دلایل شکست معامله گران فارکس
شکست معامله گران فارکس

دلایل شکست معامله گران فارکس

شکست معامله گران فارکس

یک معامله گر ٬ بدترین دشمن خود است و خطای انسان ریشه در بسیاری از مشکلات دارد. به طور خلاصه، دلیل اصلی ضرر مالی معامله گران فارکس بسیار ساده است، مقصر اصلی خود معامله گران هستند. (البته انتخاب کارگزار مناسب شرط اصلی فعالیت در این بازار هست ) تجارت مالی به ویژه در بازارهای ارز نیازمند برنامه ریزی طولانی مدت و دقیق در سطوح مختلف است. معامله گر بدون درک اصول اولیه بازار و تحلیل مدام این محیط بی ثبات نمی تواند شروع به معامله کند. کسانی که علاقه مند به سرمایه گذاری و تجارت هستند بهتر است به منظور جلوگیری از ضرر مالی در تجارت فارکس پیشنهادات زیر را به دقت بخوانند.

معامله بیش از حد

معامله بیش از حد – انجام معاملات بسیار بزرگ و یا مکرر از شایع ترین دلایل شکست معامله گران فارکس است. داشتن اهداف سود غیر واقعی در سر، اعتیاد به بازار و یا عدم سرمایه کافی ممکن است به معامله بیش از حد بی انجامد. در حال حاضر از اشاره به انتظارات غیر واقعی صرف نظر می کنیم چرا که این مفهوم بعداً به طور کلی در این مقاله بررسی خواهد شد. قبل از هر چیز به بررسی عدم سرمایه کافی می پردازیم. اکثر معامله گران می دانند که بدون پول نمی توان کسب درآمد کرد. یکی از برترین مزایای فارکس دسترسی به حسابهای اهرمی بسیار بالا است. به این ترتیب حتی معامله گرانی که سرمایه اندکی دارند هم می توانند با پیش بینی قیمت دارای های مالی سود قابل توجهی کسب کنند و یا بالعکس، متحمل ضرر زیادی شوند. مادامی که یک استراتژی مدیریت ریسک همه جانبه در کار باشد اینکه پایه یک سرمایه گذاری قابل توجه از اهرم بالا و یا سرمایه گذاری بالای اولیه نشأت می گیرد اهمیت چندانی ندارد.

نکته ی کلیدی اطمینان از داشتن پایه سرمایه گذاری کافی است. داشتن سرمایه کافی در یک حساب تجاری شانس معامله گر را در سودآوری دراز مدت به طور قابل توجهی افزایش داده و از فشار روانی در حین معامله می کاهد. در نتیجه معامله گران بخش کوچکی از کل سرمایه شان را در یک معامله ریسک کرده و در عین حال سود قابل قبولی به دست می آورند. خوب، چقدر سرمایه کافی است؟ از دست دادن پول در تجارت فارکس ناشی از مدیریت نادرست حساب تجاری است که به این روش می توانید از آن جلوگیری کنید: 0.01 لات حداقل حجم معاملاتی است که بروکرها ارائه می دهند. البته معامله در حجم های کوچکتر تنها راه کم کردن ریسک نیست. مبتدیان و معامله گران با تجربه هر دو باید به دقت به فکر تعیین حد ضرر (Stop Loss) باشند. قاعده کلی ریسک برای معامله گران تازه کار حداکثر 1 درصد از کل سرمایه در هر معامله است.

اگر معامله گران تازه کار با سرمایه ای بیشتر از این میزان معامله کنند احتمال ضرر خود را به شدت افزایش خواهند داد. استفاده ی متعادل و با احتیاط از اهرم در معاملات کوچک روش خوبی برای حفظ سرمایه در دراز مدت است؛ به عنوان مثال، مقدار سرمایه گذاری مورد نیاز برای معامله یک لات (معادل یکصد هزار دلار) بر روی جفت ارز EUR/USD در یک حساب تجاری با اهرم 1:400 تنها 250 دلار است. با این حال، معامله با اهرم بالاتر میزان ریسک سرمایه تجاری در یک معامله را به همان نسبت افزایش می دهد. در این مثال، معامله در حسابی با اهرم 1:400، در مقایسه با معامله در حسابی با اهرم 1:100، امکان ضرر را چهار برابر می کند.

اعتیاد به معامله یکی دیگر از دلایل ضرر مالی معامله گران فارکس است. آنها قیمت ها را دنبال می کنند، کاری که حتی معامله گران نهادی از آن اجتناب می کنند. تجارت فارکس می تواند بسیار هیجان انگیز باشد. معامله در بازه های زمانی کوتاه و با جفت ارزهای متغیر در بازاری که به سرعت در حال افزایش است ممکن است در فرد آدرنالین بسیاری ترشح کند. همچنین اگر بازار در جهت غیر منتظره ای حرکت کند ممکن است منجر به استرس فراوانی شود.

معامله گران باید یک استراتژی خروج واضح داشته باشند تا اگر هیچ چیز طبق برنامه پیش نرفت از این سناریو جلوگیری کنند. معامله گران باهوش در این مواقع می دانند که بعضی از اقدامات ارزش ریسک کردن ندارند. این درست زمانی است که باید از معامله دست کشیده و به فکر حفظ مانده حساب باشید. شما فردا هم به بازار دسترسی دارید و امکان فرصت های تجاری جدید همواره وجود دارد. هرچه زودتر معامله گر صبر و شکیبایی را به عنوان قدرت و نه ضعف ببیند، زودتر به درصد بالاتری از معاملات سودآور دست می یابد. هرچند ممکن است متناقض به نظر بی آید اما گاهی امتناع از ورود به بازار بهترین روش سودآوری برای یک معامله گر فارکس است.

عدم سازگاری با شرایط بازار

دلیل دیگر ضرر مالی معامله گران فارکس این تصور غلط است که یک استراتژی تجاری اثبات شده برای دستیابی به تعداد زیادی از معاملات سودآور کافی است. بازارها بی ثبات هستند؛ اما در بازار ثابت و یکنواخت هم نمی توان معامله کرد. به دلیل همین بی ثباتی همیشگی بازار است که معامله گران باید بتوانند این تغییرات را ردیابی کرده و خود را با هر شرایطی وفق دهند. درست است که این تغییرات شما را در معرض ریسک های جدید قرار می دهد، اما به واسطه ی همین تغییرات فرصت های جدید هم به وجود می آید. یک معامله گر زبردست به جای ترس از این تغییرات از آنها بهره می برد. یک معامله گر علاوه بر عوامل دیگر باید با پیگیری جدیدترین نشریات مالی، میانگین ناپایداری ها را بررسی کرده و بتواند بازار گرایشی (Trending Market) را از بازار بی ثبات (Ranging Market) تشخیص دهد. نوسانات بازار تأثیرات عمده ای بر عملکرد تجاری دارد.

 معامله گران باید آگاه باشند که نوسانات بازار ممکن است در طی ساعت ها، روزها، ماه ها و حتی سال ها پراکنده شود. بسیاری از استراتژهای تجاری وابسته به نوسانات در دوره های غیر قابل پیش بینی نتایج نامطلوبی ارائه می دهند؛ بنابراین، یک معامله گر باید همواره از استراتژی ای بهره ببرد که مطابق نوسانات موجود در شرایط کنونی بازار است.

پیگیری نشریات مالی نیز بسیار حائز اهمیت است حتی اگر استراتژی منتخب اصولی نباشد. تصمیمات سیاست پولی مانند تغییر نرخ بهره و یا اطلاعات اقتصادی در رابطه با بیکاری و اعتماد مصرف کننده می تواند تمایل جامعه تجاری را دچار تغییر کند. واکنش بازار به این حوادث، تأثیرات اجتناب ناپذیری بر عرضه و تقاضای ارزهای مربوطه می گذارد. در نهایت، ناتوانی در تشخیص بازارهای گرایشی از بازارهای بی ثبات اغلب منجر به اعمال ابزار تجاری اشتباه در زمان نامناسب می شود.

مدیریت ریسک ضعیف

مدیریت ریسک نامناسب باعث می شود تا معامله گران فارکس به سرعت ضرر مالی بدهند. این که پلتفرم های تجاری مجهز به مکانیسم های اتوماتیک حد سود (Take-Profit) و حد ضرر (Stop-Loss) هستند اصلاً اتفاقی نیست. تسلط بر آنها به طرز قابل توجهی شانس معامله گران را برای موفقیت افزایش می دهد. معامله گران نه تنها باید از وجود این مکانیسم ها مطلع باشند، بلکه باید بتوانند آنها را به درستی و مطابق با سطوح نوسانات بازار (که برای دوره و مدت معاملات پیش بینی شده) به کار ببندند. به یاد داشته باشید که یک «حد ضرر رو به پایین» می تواند مسبب از دست رفتن یک پوزیشن سودآور باشد. در عین حال، یک «حد سود رو به بالا» ممکن است به دلیل عدم نوسان هیچوقت به ثمر نرسد. توجه به نسبت ریسک/پاداش یکی از مهمترین بخش های یک مدیریت ریسک خوب است. نسبت ریسک/پاداش یک معیار سنجشی است که در برنامه ریزی به معامله گران کمک می کند  تا بدانند اگر معامله طبق برنامه پیش برود چقدر سود و در غیر این صورت چقدر ضرر می دهد. این مثال را در نظر بگیرید، اگر «حد سود» در 100 پیپ و «حد ضرر» در 50 پیپ تنظیم شده باشد، در این صورت نسبت ریسک/پاداش شما 2:1 خواهد بود. معامله گران باید همیشه این دو متغیر را در کنار هم بررسی کنند تا از سازگاری آنها با اهداف سود اطمینان حاصل شود.

نداشتن و یا پیروی نکردن از یک برنامه تجاری

معامله گران فارکس به چه علت های دیگری ضرر می کنند؟ خوب، نگرش ضعیف و ناتوانی در آمادگی برای شرایط کنونی بازار قطعاٌ در این موضوع نقش دارد. به شدت توصیه می شود که با تجارت مالی همانند یک نوع کسب و کار برخورد کنید، چرا که واقعاً این گونه است. هر پروژه تجاری جدی ای نیازمند یک برنامه تجاری است. یک معامله گر جدی باید با تلاش و صرف وقت یک استراتژی تجاری کامل برای خود مهیا کند. یک برنامه تجاری در کمترین حالت باید نقاط بهینه ورود و خروج در معاملات، نسبت ریسک/پاداش و قوانین مدیریت پول را در نظر بگیرد.

انتظارات غیر واقعی

معامله گران فارکس دو دسته اند:

دسته اول از بازار سهام و دیگر بازارهای مالی رانده شده و به دنبال شرایط تجاری بهتر و یا سرمایه گذاری دارایی های خود به بازار فارکس پیوسته اند. دسته دوم معامله گران تازه کاری هستند که پیش از این در هیچ بازار مالی ای معامله نکرده اند. کاملاً طبیعی است که دسته اول به واسطه ی تجربه ی خود در معاملات فارکس موفقیت بیشتری کسب کند. آنها پاسخ سؤالاتی که برای تازه کارن مطرح است را می دانند، سؤالاتی مانند چرا معامله گران فارکس شکست می خورند؟ یا چرا تمام معامله گران شکست می خورند؟

معامله گران با تجربه در قبال سود انتظارات شان واقع بینانه است. این ذهنیت باعث می شود تا آنها از دنبال کردن قیمت و شکست قوانین تجاری استراتژی خود اجتناب کنند – زیرا این دو خصیصه به ندرت سودمند هستند. انتظارت واقع بینانه برخی از فشارهای روانی تجارت را کاهش می دهد. برخی از معامله گران با تجربه در هنگام یک معامله نا موفق غرق احساسات خود شده و پی در پی تصمیمات اشتباه می گیرند. معامله گران تازه کار باید بدانند که در بازار فارکس نمی توان به سرعت به ثروتمند شد. به یاد داشته باشید، فارکس مانند هر تجارت و یا حرفه ی دیگری دارای دوره های بد و خوب توأم با ریسک و پاداش است. اگر حضور در بازار برای هر معامله به حداقل برسد، در معامله گر آرامش خاطر به وجود می آید چرا که عملکرد کلی وی در دراز مدت دیگر تحت تأثیر یک معامله ناموفق نخواهد بود. بهترین متحد شما صبر و یکپارچگی است. نیازی نیست معامله گر در یک و یا دو معامله بزرگ حتماً به ثروت کمی برسد. زیرا این به عادت بد تجاری و ضررهای قابل توجهی در دراز مدت می انجامد. بهترین گزینه شما دستیابی به نتایج مثبت از طریق معاملات کوچکتر در طول ماه ها و سال ها است.

این پست دارای 0 نظر است

دیدگاهتان را بنویسید